Monday, February 26, 2007


مي بيني عزيز داره حدسم درست از آب در مياد. ديدي جا زد. حالا اين اولشه

پعني پيش در آمده. كم كم حرفاي اصلي رو بهت مي زنه اونم نه ديگه با رعايت حال تو

خيلي خوش بين باشم تا پنج شش ماهه ديگه بيشتر وقت نداري پس به خاطر خودت هم

شده منطقي باش. يه ذره دلت واسه خودت بسوزه اينقدر خودت رو كوچك

نكن كه مثلا دلش بسوزه و بياد خواستگاريت. اون اين كار رو نمي كنه اين خط اين نشون

سعي كن كم كم فراموشش كني گريه هم كردي نو پرابلم سبك تر مي شي

از ما گفتن. هيچ وقت عشق رو گدايي نكن. منم مثل تو بودم ولي تا ديدم اون داره

يه جورايي بهونه تراشي مي كنه فوري كات كردم. با اشكام تمام خاطراتشو از وجودم

پاك كردم جوري كه چند ماه بعد از قطع رابطمون وقتي بهم زنگ زد و مطمئن بود

كه من همون عاشق سابقم هر چي تو قلبم گشتم يه جاي كوچك هم پيدا نكردم كه بهش بدم

و راحت تراز اوني كه فكر مي كردم بهش گفتم نه ديگه نه

به هرحال خود داني از ما گفتن بود

..........................................

راستي من وقتي وبلاگتون رو خوندم اولش فكر مي كردم ما چقدر افكار و عقايدمون

شبيه به همه. وقتي وبلاگتون رو از اول خوندم فكر كردم اونقدرام شبيه نيست و

يه سري اختلاف نظر ها وجود داره . بعدش كه اين صحبت ها شد كامنت ها رد وبدل شد

متوجه شدم دنياي فكري و باورها و ارزش هاي من و شما به كل متفاوته

ولي نمي دونم با اين همه تفاوت چطور شما مي گيد ما اختلاف نظر نداريم

واقعيتش اينه كه من در مورد دوستي و ازدواج نظرات شما رو قبول ندارم

ولي گفتم خيلي ها هستند كه مثل شما فكر مي كنن و باهاتون همفكرن

اميدوارم به زودي با دلخواه خودتون آشنا بشيد

1 comment:

فرهاد said...

سلام...ممنون که هر دفعه برام جواب می ذاری و آخرش هم برام دعاهای خوب می کنی...من بالاخره نفهمیدم مهرناز خانوم شما چرا دوست داری از واژه اختلاف استفاده کنی؟اختلاف واژه خوبی نیست،اخه(چشمک)!تفرقه می آره،تا می شه سعی کنیم ازش کمتر استفاده کنیم!من فکر می کنم مهم این باشه که هر دو داریم به یک سمت حرکت می کنیم و یه مقصود داریم و اون اینه که می خوایم سیاستی رو در روابطمون با دیگران پیش بگیریم که در نهایت وجدانمون راحت باشه و احساس رضایت کنیم،حالا این که هر یک از ما چه روشی رو برای این منظور انتخاب می کنه به نظر من چندان مهم نیست،مهم هم مسیر بودن و به یک مقصد اندیشیدنه...واسه همین می گم ما اختلاف نظر نداریم بلکه نظراتمون به هم شبیه نیست!...حالا بگذریم از این حرفها،بالاخره عضو کامونیتی بچه های شهرک تو اورکات شدی مهرناز خانوم؟نمی دونم جدیدا به شهرک سر زدی یا نه ولی بی انصافها افتادن به جون زمین بازی ته شهرک و دارن خرابش می کنن....طفلی بچه های امروزی که حق داشتن یه زمین بازی رو هم ندارن