سلام...چطوری مهرناز خانوم؟...این متنت رو که خوندم بی اختیار یاد یه فیلمی افتادم که پریروزها دیدم به اسم دوست دختر سابقم!البته اون یه فیلم کمیکه و من قصد ندارم متن شما رو با اون مقایسه کنم،فقط یادش افتادم،توی اون فیلم یه مرد جوان با دختری آشنا می شه که ابر زن یا به اصطلاح سوپر وومن هستش و خلاصه بعد که می فهمه دختره کیه سعی می کنه ازش دوری کنه،روشهای تلافی کردن دختره که برای مثال از اقیانوس کوسه می آره می اندازه تو تخت پسره جدا جالب و خنده داره...حالا چرا اینا رو گفتم؟اون دو تا کوهی رو که گفتی باهاتم،ولی انصافا کوه سوم حسابی منو ترسوند....تو این فکر بودم اگه احیانا روزی بخوام بیام از دختری با این عقاید خواستگاری کنم و به هر دلیلی به توافق نرسیم از اون به بعد باید مدام از ترس یه چتر نجات یدک همراهم باشه چون هر آن ممکنه منو بگیره و از بالای کوه سوم پرت کنه پایین!!؟
1 comment:
سلام...چطوری مهرناز خانوم؟...این متنت رو که خوندم بی اختیار یاد یه فیلمی افتادم که پریروزها دیدم به اسم دوست دختر سابقم!البته اون یه فیلم کمیکه و من قصد ندارم متن شما رو با اون مقایسه کنم،فقط یادش افتادم،توی اون فیلم یه مرد جوان با دختری آشنا می شه که ابر زن یا به اصطلاح سوپر وومن هستش و خلاصه بعد که می فهمه دختره کیه سعی می کنه ازش دوری کنه،روشهای تلافی کردن دختره که برای مثال از اقیانوس کوسه می آره می اندازه تو تخت پسره جدا جالب و خنده داره...حالا چرا اینا رو گفتم؟اون دو تا کوهی رو که گفتی باهاتم،ولی انصافا کوه سوم حسابی منو ترسوند....تو این فکر بودم اگه احیانا روزی بخوام بیام از دختری با این عقاید خواستگاری کنم و به هر دلیلی به توافق نرسیم از اون به بعد باید مدام از ترس یه چتر نجات یدک همراهم باشه چون هر آن ممکنه منو بگیره و از بالای کوه سوم پرت کنه پایین!!؟
Post a Comment